ریاضی ( هفتمی ها)

درسی

قیمت : رایگان

ریاضی
تعاریف و واژه های پرکاربرد ریاضی
انتقال: جابجا شدن شکل بر روی خط راست
ابعاد: اندازه های یک جسم یا شکل در جهت های مختلف
بازتاب: بازتاب شما در آینه عین خود شماست، اما نه کاملا یعنی اگر یک خط تقارن روی یک شکل متقارن قرار دهید شکل سمت راست آن درست شبیه سمت راست آن دیده می شود.
بیضی: بیضی شکلی هندسی دارای دو کانون است. در فضا، سیاره ها روی یک مسیر بیضی شکل دور خورشید می گردند.
پرگار: وسیله ای برای رسم کمان ها و دوایر است. پرگار دو پایه دارد که به انتهای یکی از آنها یک سوزن نوک تیز و به انتهای دیگری یک مداد یا خودکار متصل است.
پرسپکتیو: دو شکل متشابه را می توان با استفاده از تبدیل های هم نهشتی به مکان های نسبی خاصی انتقال داد که در آنها پاره خط­های متناظر موازی باشند. در این وضعیت گفته می شود که شکل های مورد بحث در پرسپکتیواند.
تقارن: شکل هایی دارای تقارن هستند که بتوانیم دو یا چند قسمت آن را روی هم منطبق کنیم.
حجم: حجم یک جسم مقدار فضایی است که اشغال می کند و شما برای به دست آوردن هر حجم منتظم می توانید از فرمول خاص آن استفاده کنید.دایره: شکل متقارنی است که فاصله­ همه­ نقطه های روی محیط آن، از مرکز به یک اندازه است.
دوران: نوعی انتقال است که در آن یک شکل تحت یک زاویه خاص به موقعیت ثانویه انتقال پیدا می کند.
ذوزنقه : چهار ضلعی است که در آن دو ضلع با هم موازی و دو ضلع ناموازی اند.
زاویه: مقدار چرخش یا گردش یک چیز است که معمولا با درجه اندازه گیری می شود.
کره: یکی از حجم های هندسی با سطح منحنی است. این حجم کاملا متقارن است، چون هر نقطه که روی سطح آن در نظر بگیریم، فاصله اش تا مرکز یک مقدار مشخص است.
کمان: یک منحنی است که اگر آن را کامل کنید، دایره به دست می آید.
مثلث: یک شکل سه ضلعی است که مجموع زوایای داخلی آن 180 درجه است.
محور: خطی فرضی است که از وسط اجسام می گذرد. خط های افقی و عمودی روی نمودار هم، محور نامیده می شوند. از محورها برای تعیین مختصات نقطه روی نمودار استفاده می شود.
محیط: لبه ها یا مرز یک سطح است. پیرامون هر شکل بسته، محیط آن نامیده می شود.
محدب: سطح منحنی محدب انحنایی مانند سطح بیرونی توپ دارد.
مخروط: حجمی که راس آن یک نقطه و قاعده آن یک دایره است.
مربع: یک چهار ضلعی است با چهار ضلع و چهار زاویه مساوی
مساحت رویه: جسم فضایی را می توان در اصل به عنوان مجموع مساحات هر یک از رویه های محصورکننده معین کرد.
مستطیل: یک چهار ضلعی است که ضلع های آن دو به دو با هم مساوی هستند و همه زاویه های آن قائمه اند.
مقعر: سطح منحنی مانند سطح داخلی یک کاسه است
مکان هندسی: مجموعه ای از نقاط تعریف شده توسط قاعده ای است که تشخیص این مطلب را ممکن می کند که هر نقطه مفروضی به آن مجموعه متعلق است یا خیر؟
مکعب: حجمی است که از شش وجه مربع شکل درست شده است.
نقاله: وسیله ای برای اندازه گیری و رسم زاویه است.نقاله ها معمولا بر اساس درجه مدرج شده اند.
وتر دایره: پاره خطی است که دو سر یک کمان را به هم وصل می کند.
وتر مثلث: بزرگ ترین ضلع مثلث قائم الزاویه است.
وجه: هر سطح صاف یک حجم هندسی، یک وجه است و با یال­های شکل احاطه شده است.
هم محور: دو شکل یا جسم را که محور مشترک داشته باشند ، هم محور می گویند
هرم: یکی از حجم های هندسی است که وجه های آن مثلث هستند. وجه ها در نقطه ای مشترک به نام راس به هم می رسند. قاعده هرم می تواند مثلث یا مربع و یا چند ضلعی دیگری باشد.
هذلولی: مکان هندسی نقاطی از صفحه است که تفاضل فواصل آنها از دو نقطه ثابت مقدار ثابت 2a است.
هندسه مسطحه: قسمتی از هندسه که با شکل های دو بعدی سر و کار دارد.
هندسه فضایی: شاخه ای از هندسه اقلیدسی است. موضوع آن عبارت است از صورت، مکان نسبی، اندازه و سایر ویژگی های متری اشکال هندسی که بر یک صفحه قرار ندارند.
هندسه ترسیمی: نگاشت های فضای سه بعدی را برروی یک صفحه ترسیم مسطح بررسی کرده و به کار می برد.
یال: پاره خط های حاصل از برخورد دو وجه را می گویند.