قلمكار سازي در ايران
تاريخچه قلمكار
قلمكار سازي از پيشههاي كهن و قديمي ايران است كه قرنها در اوج شهرت بوده است .قلمكاري و نقاشي روي پارچه از دوره مغولها (قرن 7 ه ـ ق) در ايران مرسوم گشت. در دوره فوق به علت حمايت و پشتيباني خوانين مغولي پارچههاي منقوش و چيني در بازارهاي ايران فروش فوق العادهاي پيدا كرده بود. ايرانيان نيز جهت رقابت با چينيها دست به ابتكاراتي زدند كه از آن جمله ابداع نقاشي بر روي پارچه يا به اصطلاح پارچههاي قلمكار است. سپس در دوره صفويه اين هنر گسترش يافت .در حقيقت ميتوان گفت دوره پر رونق اين صنعت از زمان صفويه شروع و به اواسط عصر قاجاريه ختم گرديد .
در زمان صفويه بيشتر لباسهاي مردانه و زنانه از پارچههاي قلمكار تهيه ميگرديد و اين پارچهها در آن زمان شهرت فراوان داشت .تلاش پيگير صنعتگران قلمكار ساز و استقبالي كه از آن ميشد موجب ازدياد تقاضا براي اين گونه پارچههاي نقش دار شد و چون عرضه محدود بود، صنعتگران را به چاره انديشي و پيدا كردن راه حل جهت عرضه بيشتر با همان كيفيت هنري واداشت. در اين مورد تنها راه چاره را ايجاد نقوش مورد نظر بر روي قالب و انتقال قالبهاي مذكور روي پارچه دانستند كه در آغاز تنها از يك يا چند قالب استفاده ميكردند و بقيه را با دست ميكشيدند ولي پس از چندي با طراحي روي كاغذ و انتقال اين طرحها بر روي قالب و حكاكي و قالب تراشي، استاد كاران فن توانستند به طور كلي محصولات قلمكار را به وسيله قالب زني توليد كنند .
مراكز توليد شهر اصفهان كه در زمان صفويه مركز و پايتخت ايران بود، يكي از مراكز عمده تجمع هنر آفرينان و صنعتگران گرديد و هنرمندان از گوشه و كنار ايران به اين شهر روي آوردند و سعي در توليد و عرضه محصولات مختلف از جمله قلمكار با عاليترين كيفيت هنري نمودند .
در حال حاضر شهر اصفهان مركز توليد قلمكار ايران است و در شهرهاي دامغان و سمنان هم نوعي قلمكار خاص منطقه تهيه ميگردد .
محصولاتي كه امروزه از پارچه قلمكار تهيه ميشود عبارتند از: لباس ،سجاده، سفره ،رولحافي، پرده، مجمعهپوش ،بقچه، سوزنيِ حمام، قطيفه، كتيبه، كلاه، قبا، شليته، روكش صندلي ،روميزي ،روتختي ،دستمال زيرلباسي، سربخاري ،كيف ،دامن ،كفشِ زنانه و نيز محصولاتي كه در دكوراسيون مورد استفاده قرار ميگيرد .
قالبها و قالب تراشان
قالب تراشي يكي از هنرهاي ظريف و بسيار مهم و قديمي اصفهان است كه از استادان اين فن فعلاً بجز عده معدودي باقي نماندهاند .
استادكاران قديمي بهترين نوع چوب را براي تراشِ قالب، چوبهاي گلابي و زالزالك تشخيص دادهاند كه معمولاً چوب زالزالك را براي قالبهاي ريز استفاده مينمايند .هر چه نقشها در يك قالب درشتتر باشند كار تراش آسانتر و هر چه نقوش ريزتر باشند به همان نسبت كار تراش مشكلتر ميشود .
براي اينكه يك قالب كامل شود از ابتدا تا زماني كه قالب آماده نقش زني ميشود ،چندين مرحله طي ميشود كه به طور مختصر عبارتست از :
1ـ جور كردن چوب قالب ؛ 2ـ پيه دادن كه به سه دليل صورت ميگيرد: دوام چوب را زيادتر ميكند، چوب را براي تراش نرم ميكند و مانع نفوذ و ايجاد تغييرات و شكستگي در آن ميشود. 3ـ ليسه يا پوليش كردن چوب. 4ـ طرح ريزي كه در آن پوسته سائيده شده انار يا ما زوج را با لعاب كتيرا مخلوط كرده، مايع حاصله را روي سطح صاف چوب ميمالند. اين عمل براي آن صورت ميگيرد كه طرح آماده شده از روي كاغذ بر روي چوب منتقل شود .5 ـ مرحله قلمگيري ؛ 6ـ پيه دادنِ كاملِ قالب كه براي استحكام و غير قابل نفوذ كردن قالب صورت ميگيرد .
رنگهاي مصرفي قلمكار
در ساختن قلمكار بيشتر از دو رنگ مشكي و قرمز استفاده ميشود كه براي ساختن رنگ مشكي از موادي مانند: كتيرا ،اكسيد آهن، زاج سياه و روغن كرچك و براي ساختن رنگ قرمز از موادي مانند گل سرخ، روغن كنجد، زاج سفيد و كتيرا استفاده ميشود. گاهي هم برحسب مورد رنگهاي تركيبي مانند آبي يا نيلي، سبز ،زرد و قهوهاي به كار ميبرند .
چگونگي توليد
مواد مصرفي قلمكار سازان بسيار متنوع است ولي آنچه كه قابل توجه است عبارتست از: پارچههاي متقال،
كدري و چلوار، كتيرا، پوست انار ،رنگ گياهي، زاج سفيد ،نيل، روغن گليسيرين و آليزارين .
مراحل توليد قلمكار به اختصار عبارتست از: آبخور كردن پارچه، دندانه كردن پارچه ،انجام عمل قالب زني كه با دو رنگ قرمز و مشكي آغاز ميشود و بعد از اتمام كار و تثبيت رنگها، در مرحله سفيدگري، زمينه برخي از پارچههاي توليدي سفيد ميشود و چنانچه نيازي به استفاده از رنگهاي ديگر باشد مجدداً پارچه به كارگاه برگردانده ميشود و نقوش لازم به روي آن انتقال مييابد .