ایدز
ايدز بلاي جامعه معاصر
در حالي كه كشورهاي پيشرفته جهان در طي چند دهه اخير مشكل بيماريهاي واگيردار را تا حد زيادي حل كرده و تمامي توان و امكانات خود را براي مبارزه با بيماريهاي غير واگير دار از جمله بيماريهاي قلبي، عروقي و سرطانها متمركز كرده بودند، ناگهان در سال 1981 ميلادي نوعي بيماري عفوني در دنيا پيدا شد كه به سرعت در همه ي نقاط جهان گسترش پيدا كرد و اميد به ريشه كني بيماري هاي واگيردار را حتي در كشورهاي پيشرفته تبديل به يأس نمود. اين بيماري كه به دستگاه دفاعي بدن شديدا دچار اختلال مي شود. بيماري ايدز نوعي بيماري كشنده است كه، در همه ي كشورهاي جهان، در گروههاي سني متفاوت نژادهاي مختلف نه فقط در همجنس مشاهده شده است و در واقع ايدز يك مشكل جهاني است و به كشور و گروه خاصي اختصاص ندارد.
در جهان سالانه حدود 8/5 ميليون مورد جديد آلودگي به ايدز پيدا مي شود كه اين رقم در سالهاي 1999 و 2000 به بالاتر از 5/6 ميليون خواهد رسيد. به علاوه مرگ و مير سالانه از 5/2 ميليون نفر در سال هاي 1999 و 2000 به سه ميليون نفر مي رسد كه چهارمين علت مرگ جهان سوم و بيشترين علت مرگ در گروه سني جوان، فعال و در سراسر جهان است.
اولين مورد بيماري ايدز در ايران در سال 1366 در يك كودك 6 ساله هموفيلي كه از فاكتورهاي انعقادي وارداتي آلوده به ويروس ايدز استفاده كرده بود مشاهده شد.
برابر آخرين بررسيهاي انجام شده تا تاريخ اول مهر ماه 1378 تعداد 1804 مورد آلودگي به ويروس ايدز شناسايي شده است كه 237 مورد آن به مرحله ايدز رسيده و از اين عده 203 نفر فوت شده اند. البته بر اساس برآورد سازمان جهاني بهداشت موارد آلودگي حدود 8000 نفر پيش بيني مي شود از اين تعداد 69% در اثر استفاده از سرنگ و سوزن اشتراكي معتادين تزريقي، 13% از راه تماس جنسي 11% از راه خون و فرآورده هاي خوني 1% از مادر به كودك.
ايدز بلاي جامعه معاصر است، در حال حاضر ايدزتنه بيماري است كه در همه ي كشورهاي جهان چه غني و چه فقير به عنوان يك مشكل حياتي مطرح است. بيماري ايدز در همه ي كشورهاي جهان در گروه هاي سني متفاوت نژادهاي مختلف و در هر دو جنس مشاهده مي شود ايدز تنها يك مشكل بهداشتي نيست ، بلكه يك مشكل بهداشتي نيست، بلكه يك مشكل اجتماعي فرهنگي است.
بيماران مبتلا به ايدز بي نهايت آسيب پذيرند به علت پيش داوري و ترس از سرايت بيماري، اين بيماران در مورد انتخاب مسكن، شغل، مراقبت هاي بهداشتي و حمايت عمومي مورد تبعيض قرار مي گيرند. رفتارهاي نامناسب و تحقير آميز موجب انزواي بيمار گشته، فرصت آموزشي را از وي مي گيرد. وحشت مرگ، وحشت طرد و تنهايي، وحشت انگ اجتماعي، اخراج كارگران مبتلا و بد نامي از طرف دوستان آشنايان و خانواده سبب مي شود آنها كه گمان مي كنند ممكن است آلوده باشند، وضعيت خودشان را تا جايي كه مقدور است اين معضل را پنهان كنند كه اين خود موجب گسترش آلودگي مي شود. به همين دليل اين بيماران بايد از خدمات حمايتي از قبيل حمايت قانوني و مالي، مشاوره اي و خدمات بهداشت درماني برخوردار گردند.
در بعضي جوامع مانند كشور ايران كه آلودگي در سطح پايين است، هنوز مشكلات اقتصادي و اجتماعي، خود را نشان نداده است، ولي در آينده شايد چنين نباشد. بايد بدانيم اين مشكلات در كنار ماست و ما را تهديد مي كند، زيرا كشور ما در منطقه آسيا واقع است كه پر جمعيت ترين و فقير ترين منطقه جهان است و بر اساس بهداشت برآوردن سازما جهاني بهداشت در آن زياد است بايد توجه داشت كه تنها سد مطمئن در مقابل گسترش آلودگي رعايت سخت و قانونمند روابط جنسي و پاي بند به اصول مقدس زناشويي و ارزشهاي اخلاقي در جامعه است. امروزه وزارت بهداشت درمان و علوم پزشكي و دانشگاه هاي علوم پزشكي سراسر كشور در آگاه ساختن مردم جامعه پيرامون اين بيماري رسالت بسيار سنگيني بر عهده دارند كه مردم را از طريق بروشورها، پلاكاردها كه حاوي پيام اين بيماري باشد به اطلاع جامعه برسانند، اين بيماري خطرناك و مرموز را جدي بگيريم تا در آينده انگشت ندامت را به دهان نگزيم.