دکتر محمود حسابی

علم و تفکر

دکتر محمود حسابی

دکتر محمود حسابی

استاد محمود حسابی چهره برجسته ادب و فرهنگ معاصر، مرد علمی سال 1991 به تشخیص مجامع علمی جهان و همچنین پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران، به حقیقت بزرگترین دانشمند معاصر ایران است. ایشان  دارای مدرک دکترای فیزیک مدرن، مهندسی برق، مهندسی راه و ساختمان ، مهندسی معدن، دانشنامه بیولوژی ( زیست شناسی) دانشنامه نجوم و ریاضیات و لیسانس ادبیات بودند. استاد به موسیقی آشنایی داشتند و در چند رشته ورزشی بویژه شنا مهارت کسب نمودند. ایشان به چهار زبان زنده دنیا یعنی انگلیسی، فرانسه، عربی و آلمانی تسلط کامل داشتند و برخی زبانهای دیگر را نیز می دانستند. دکتر حسابی تنها شاگرد ایرانی انیشتین بود و در طول زندگی خود با دانشمندان طراز اول جهان نظیر شرودینگر، بورن، فورمی، دیراک، و نیز با فلاسفه و ادبایی چون آندره ژید و برتراندراسل مباحثه و تبادل نظر داشت. در زمینه تحقیق علمی 23 مقاله و رساله از استاد در دست است. فرضیه بی نهایت بودن ذرات که توسط این دانشمند ایرانی عرضه شد در میان فیزیکدانان جهان شناخته شده است و به همین دلیل بالاترین نشانه های علمی فرانسه به استاد اعطا گردید.

دکتر حسابی نمونه کامل انسان صدیق و با ایمان بود که در طول دوران عمر یک لحظه دست از تلاش و پشتکار برنداشت. وی قرآن را از بر کرده بود و به آن اعتقاد زیادی داشت. عشق و علاقه وافر ایشان به وطن و تلاش برای تاسیس مراکز علمی و تحقیقاتی در ایران که برجسته ترین آنها تاسیس دانشگاه تهران در سال 1312است و همین طور تلاش خستگی ناپذیر استاد در زاه کسب دانش ایشان را الگویی نمونه برای جوانان ایرانی کرده است. بطوری که بسیاری از جوانان موفق ایرانی که در المپیاد ها شرکت می کنند انگیزه خود را مطالعه زندگی دکتر حسابی ذکر کرده اند. بنابراین باید گفت وجود این دانشمند ارجمند که تا پایان عمر لحظه ای دست از تلاش و تحقیق برنداشت برای میهن ما از بزرگترین افتخارات است. در زیر شرح زندگی استاد را می خوانید.

شرح زندگی دکتر حسابی

سید محمود حسابی در سال 1281 شمسی از پدر و مادر تفرشی در تهران متولد شد پدرش« مغر السلطنه» کنسول ایران در شامات بود و لذا وقتی محود چهار سال بیشتر نداشت همراه با خانواده اش عازم بیروت شد. ولی پس از مدت کوتاهی معزالسلطنه خانواده اش را برای همیشه ترک کرد و به تهران بازگشت. بدین ترتیب دکتر حسابی در غربت، آواره و طرد شده همراه مادر و برادرش محمد در خانه حاج علی تفرشی نگهبان سفارتخانه ایران در بیروت به سختی روزگار می گذرانید. در 7 سالگی تحصیلات ابتدایی خو را در بیروت با تنگدستی و مرارت های  غربت  در مدرسه شبانه روزی کشیش های فرانسوی آغاز نمود. از ابتدا تا پایان تمامی تحصیلات عالیه در میان هم شاگردی ها که از کشورهای مختلف بودند. رتبه نخست را حاءز گردید، در منزل نیز تحت تعلیمات مادر فاضله شان خانم گوهرشاد حسابی قرآن و دیوان حافظ را حفظ نمود و گلستان و بوستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام را فرا گرفت. همزمان با آغاز جنگ جهانی اول بود زبان انگلیسی را به تنهایی فرا گرفت. پس از دو سال تحصیل در منزل تحصیلات متوسطه را در کالج آمریکایی و بعد تحصیلات عالیه دانشگاهی را در رشته ادبیات عربی دانشگاه بیروت در هفده سالگی به پایان رسانید. سپس در رشته راه و ساختمان به ادامه تحصیل پرداخت و در نوزده سالگی از این رشته فارغ التحصیل گردید و در ارتفاعات حما در مرز سوریه به کار برای یک شرکت راه سازی فرانوسی مشغول گشت. پس از ان به تحصیل در رشته های زیست شناسی و بعد رشته ریاضیات و ستاره شناسی در بیروت پرداخت و در هر دو این رشته ها موفق به اخذ مدرک لیسانس شد . در سال 1305 به تشویق استادان فرانسوی خود برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه سوربن شد و پس از طی یک سال در رشته حقوق به گذراندن رشته پزشکی و ادامه تحصیل در رشته ریاضیات و ستاره شناسی روی آورد و سپس همزمان با کار در معادن شمال فرانسه رشته مهندسی معدن  را ظرف دو سال طی کرد و بعد از آن موفق به اخذ مدرک مهندسی برق از دانشکده برق اکول سوپریورد و الکتریسیته پاریس گردید. در طی دوران تحصیل از طریق کار در یک دفتر خانه اسناد رسمی در بیروت، یک آزمایشگاه بیولوژی و راهسازی برای یک شرکت فرانسوی در لبنان، یک بیمارستان و سپس راه اهن برقی در فرانسه زندگی را می گذراند. تا اینکه یک روز به این فکر افتاد که « چرا شغل هایی که تاکنون داشته ام باعث رضایت خاطر من نشده اند؟» برای یافتن پاسخ به سراغ استادش دکتر ژانه رفت و دکتر ژانه او را به سمت پرفسور فابری استاد دانشگاه سورین و فیزیکدان معروف راهنمایی کرد. وی پس از پذیرفته شدن در امتحان مربوطه به این رشته قدم به وادی فیزیک گذاشت و با تلاش زیاد پس از سه سال موفق به اخذ دکترای فیزیک از دانشگاه سورین شد. ( در سن 27 سالگی) . در همان زمان از میان پانزده هزار نفر داوطلب بعنوان یکی از پنج نفری که پای درس انیشتین می نشستند انتخاب شد و در پرینستون امریکا با این مرد بزرگ روبرو شد و یکسال بعد تئوری « تئوری بی نهایتی ذرات» خود را ارائه داد و با راهنمایی انیشتین و تحقیقات در دانشگاه شیکاگو توانست آن را به نظریه ای زیبا و قابل دفاع تبدیل کند و این نظریه  را نطور دقیق برای دانشمندان بزرگ دیگری چون بورن، فرمی و شرودینگر شرح داد. و سپس نشان« کوماندور دولا لژیون دونور » و نشان« اوفیسیه دولا لژیون دونور» را که بزرگترین نشان های علمی فرانسه هستند، دریافت کرد . زمان بازگشت به دانشگاه پرینستون انیشتین او را به جانشینی کرسی خود در این دانشگاه برگزید و افتخار بزرگی را نصیب او کرد. پس از یکسال تحقیقات  در این کرسی و این دانشگاه علی رغم امکان ادامه تحصیل در خارج از کشور به دلیل عشق به میهن به فکر بازگشت به وطن و خدمت به وطن افتاد و پس از سالهای طولانی قدم به خاک ایران گذاشت و علی رغم مشکلات فراوان دست به تاسیس مراکز علمی و تحقیقاتی زد و مصدر خدمات بسیاری گردید که برخی از آنها به این شرح است:

تاسیس مدرسه مهندسی وزارت راه

تاسیس دارالمعلمین عالی

تاسیس دانشسرای عالی و تدریس فیزیک و مکانیک در آن

نوشتن قانون دانشگاه های ایران

اولین نقشه برداری از راه ساحلی سراسری بنادر میان خلیج فارس،( بوشهر به بندر لنگه)

اولین راه سازی علمی در ایران( نقشه برداری واحداث راه آهن تهران- شمشک )

ساخت اولین رادیو در کشور

ماموریت خلع ید شرکت ملی نفت انگلیس

اولین رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران

وزیر فرهنگ در دولت دکتر محمد مصدق

ریاست و استادی در دانشکده های فنی و علوم دانشگاه تهران و تدریس در دانشگاه تا سن 90 سالگی

بنیانگذار موسسه ژئوفیزیک ایران

تاسیس سازمانم انرژی اتمی ایران

ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی در کشور

پایه گذاری انجمن موسیقی ایران

تشکیل فرهنگستان زبان ایران

تدوین قانون و تشکیل موسسه استاندارد

تاسیس اولین بیمارستان خصوصی ایران گوهرشاد( به نام مادرشان)

بنیان گذاری مرکز مخابرات اسد آباد

تعیین ساعت ایران

نصب و راه اندازی اولین دستگاه رادیولژی در ایران

پایه گذاری اولین مدرسه عشایری در ایران( لرستان)

ایجاد اولین رصد خانه نوین در ایران( تعقیب ماهواره ها)

نصب اولین دستگاه رادیولوژی ( برای برادرش دکتر محمد حسابی)

تاسیس مرکز عدسی سازی اپتیک کاربردی در دانشگاه تهران

پایخ گذاری مرکز تحقیقات اتمی و تاسیس راکتور اتمی دانشگاه تهران( اولین رآکتور اتمی ایران)

تاسیس انجمن فیزیک ایران

در تمام مدت خدمت به وطنش از کارهای علمی چون عضویت در کنگره ریاضیات اسلو در نروژ، عضویت در کنفرانس علمی پرینستون، عضویت در هیات تحقیقاتی هسته ای شیکاگو، عضویت در آکادمی علوم نیویورک، عضویت در کنفرانس اتمی ژنو ، عضویت در انجمن فیزیک اروپا و امریکا و ... غافل نبود.

استاد در چند رشته ورزشی  کسب موفقیت نمودند، به ورزش دشت نوردی علاقه خاصی داشتند، در شنا داراری دیپلم نجات غریق شدند.

استاد دکتر محمود حسابی چهار زبان زنده دنیا فرانسه، آلمانی و عربی را برای مطالعه و صحبت مورد استفاده قرار می دادند. همچنین به زبان های سانسکریت، یونانی، لاتین، پهلوی، اوستا، و ایتالیایی اشراف داشتند و ان ها را در تحقیقات علمی خود بخصوص در امر واژه گزینی فارسی بکار می بردند.

با موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غربی به خوبی آشنا بودند و. درآموختن ویولون و پیانو تبحر  داشتند.

در زمینه تحقیق علمی تاکنون 23 مقاله رساله و کتاب به وسیله استاد به زبان های فارسی انگلیسی و فرانسوی چاپ شده است که در برگیرنده زمینه های مختلف به ویزه فیزیک مدرن، واژه های علمی، زبان فارسیو مباحث علمی گوناگون می باشد.

استاد به فرهنگ ایرانی علاقه و وابستگی بسیار داشتند و علاوه بر سفر به بسیاری از کشور های جهان ، به اکثر شهرها و روستاهای ایران نیز سفر نموده و از سفرهای خود یادداشتها و سفرنامه های پرباری برجای گذاشتند.

خلاصه ای از تئوری معروف او

دکتر حسابی یکبار تابستان برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت و ر خانه ای متعلق به آقای جمارانی تابستان را سپری می کرد و در همین ایام در حین مطالعات به این فکر افتادند که « علت وجود خاصیتهای ذرات اصلی باید در این باشد که این ذرات بی نهایت گسترده اند و هر ذره ای در تمام فضا پخش است و نیز هر ذره ای بر ذران دیگر تاثیر می گذارد». به این ترتیب به فکر آزمایشی افتاد کع این نظریه را اثبات و یا نفی کند. او با خود فکر کرد اگر این تئوری صحیح باشد باید چگالی یک ذره مادی به تدریج با فاصله از آن کم شود و نه اینکه یک مرتبه به صفر برسد و نباید ذره مادی شعاع معینی دشاته باشد. پس در این صورت نور اگر از نزدیکی جسمی عبور کند باید منحرف شود و پس از اینکه محاسبات مربوط به قسمت تئوری این نظریه را به پایان رسانید پس از بازگشت به امریکا به راهنمایی پرفسور انیشتین  در دانشگاه پرنیستون به تحقیقات در  این زمینه پرداخت. پروفسور انیشتین قسمت نظری تئوری را مطالعه کرد و دکتر حسابی را به ادامه کار تشویق کرد. دکتر حسابی به راهنمایی پروفسور انیشتین به تکمیل نظریه پرداخت  سپس یک سال دیگر در دانشگاه شیکاگو به کار پرداخت و آزمایش هایی در این زمینه انجام داد. وی با داشتن یک انتر فرومتر دقیق توانست فاصله نوری را در عبور از مجاورت یک میله اندازه بگیرد و چون نتیجه مثبت بود آکادمی علوم آمریکا نظریه دکتر حسابی را به چاپ رسانید. برخی همکاران از نامانوس بودن و جدید بودن این فکر متعجب شدند و برخی از این نظریه استقبال کردند.

شرح آزمایشهای انجام شده و نتیجه آن: در اثبات این نظریه اگر در آزمایش ، نور باریک لیزر از مجاورت یک میله وزین چگال عبور داده شود، سرعت نور کم می شود. در نتیجه پرتو لیز منحرف می گردد. هرگاه پرتو لیزر بطور مناسبی از میان دو جسم سنگین که در فاصله ای از هم قرار دارند عبور داده شود انحراف آن هنگام عبور از مجاورت جسم اول و سپس از مجاورت جسم دوم به خوبی معلوم می شود و این انحراف قابل عکسبرداری است. این آزمایش گسترده بودن ذره را نشان می دهد. بر طبق این آزمایش انحراف زیاد پرتو لیزر فقط در اثر پراش نبوده بلکه مربوط به جسم است. بر حسب این نظریه هر ذره، مثلا الکترون ، کوارک یا گلویون نقطه شکل نیست بلکه بی نهایت گسترده است و در مرکز آن چگالی بسیار زیاد بوده و هر چه از مرکز فاصله بیشتر شود آن چگالی  به ندریج کم می شود. بنابراین یک پرتو نور از یک فضای چگالی عبور کرده و شکست پیدا میکند و انحراف می یابد.

اختلاف تئوری بی نهایت بودن ذرات با تئوریهای قبلی: در تئوریهای قبلی هر ذره قسمت کوچکی از فضا را در بر دارد یعنی دارای شعاع معینی است و خارج از آن این ذره وجود ندارد ولی در این تئوری ذره تا بی نهایت گسترده است و قسمتی از آن در همه جا وجود دارد. در تئوریهای جاری نیروی بین ذره از تبادل ذرات دیگر ناشی می شود و این نیرو مانند توپی در ورزش بین دو بازیکن رد و بدل می شود و این همان ارتباطی است که بین آنها حاکم است و در تئوریهای جاری تبادل ذرات دیگری این ارتباط میان دو ذره را ایجاد می کند. مثلا نوترون که بین دو ذره مبادله می شود، اما در تئوری دکتر حسابی ارتباط بین دو ذره همان ارتباط گسترده ایست که در همه جا به علت موجودیت آنها در تمام فضا بین انها وجود دارد.

ارتباط این تئوری با تئوری نسبیت انیشتین: تئوری انیشتین می گوید: خواص فضا در حضور ماده با خواص آن در نبود ماده فرق دارد، به عبارت ریاضی یعنی در نبود ماده، فضا تخت است ولی در مجاورت ماده فضا انحنا دارد. اگر بگوییم یک ذره در تمام فضا گسترده است در هر نقطه از فضا چگالی ماده وجود دارد و سرعت نور به آن چگالی بستگی دارد به زبان ریاضی به این چگالی می توان انحنای فضا گفت.

ارتباط فلسفی این تئوری با فلسفه وحدت وجود: در این نگرش همه ذرات جهان به هم مرتبط هستند. زیرا فرض بر این است که هر ذره تا بی نهایت گسترده است و همه ذرات جهان در نقاط مختلف جهان با هم وجود دارند. یعنی در واقع قسمت کوچکی از تمام جهان در هر نقطه ای وجود دارد.

تاسیس دانشگاه تهران

در سال 1312 پرفسورحسابی به وزیر فرهنگ وقت زنده یاد علی اصغر حکمت پیشنهاد تاسیس دانشگاهی در تهران را داد و به دنبال آن زنده یاد حکمت این مساله را با محمد علی فروغی که در آن زمان نخست وزیر بود در میان گذاشت و سر انجام ساخت دانشگاه تهران توسط مسیو گدار فرانسوی آغاز گشت.

استاد حسابی نیز طی سه ماه کار شبانه روزی قانونو دانشگاه های ایران را نوشت و به جای وازه های universiteوcollegue به ترتیب وازه های دانشگاه و دانشکده  را پیشنهاد نمود. مدتی بعد از تاسیس دانشگاه تهران به تاسیس دانشکده فنی در آن اقدام کرد و تا پایان عمر در این دانشکده به تدریس مشغول بود. همچنین در تاسیس دانشکده علوم با زنده یاد پرفسور فاطمی همکاری داشت. استاد طی دو نسل کاری هزاران دانشجو و هفت نسل استاد را به جامعه ایران عرضه کردند.

درگذشت استاد

در سال 1991 استاد از سوی مجامع علمی جهان به عنوان مرد علمی سال انتخاب شدند و در سال 1366 در کنگره 60 سال فیزیک ایران که به مناسبت بزرگداشت استاد برگزار شد از خدمات دکتر حسابی به عنوان پدر فیزیک ایران قدردانی به عمل آمد. پرفسور محمود حسابی در حالیکه هنوز صاحب کرسی و استاد دانشگاه تهران بود در ساعت 30/7 صبح دوازده شهریور در بیمارستان دانشگاه ژنو پس از یک دوره بیماری قلبی به هنگام معالجه در گذشت و بنا بر وصیتش در مقبره خانوادگی شان در تفرش به خاک سپرده شد.

خاطراتی از استاد از زبان فرزندشان مهندس ایرج حسابی

" ما زمانی به رودخانه دانوب و زمانی هم به رودخانه سن رفتیم. در آنجا پرفسور از آب رکن آباد می گفت، هنگامی که به شیراز رفتیم دیدیم آب رکن آباد آب یک وجبی و گل است . ولی دکتر گفتند: ما باید عاشق سرزمین خود باشیم چرا که آن عشق است که همه کار میکند. دکتر حسابی ده زبان بلد بودند و می گفتند در هیچ زبانی کلمه ولش نیست و این ولش پدر مملکت را در می آورد.

انگلیسی ها می گویند تا جایی که چشم کار میکند، کار را رها نکن، می گفتند این رها نکنی آنها را به همه جا می رساند و این ولش کن پدر ما را در آورده است. آقای دکتر در نود سالگی هنوز هم می گفتند هزار برنامه دارم و نباید بگویم از ما گذشت. ایشان می گفتند هیچی چیزی به اندازه عشق بی نهایت کارساز نیست. می گفتند آدم باید یاد بگیرد عاشق باشد. بعضی هم بلد نیستند و باید یادشان داد.