دریاچه هامون
دریاچه هامون
دریاچه هامون با حدود 1800 کیلومترمربع وسعت، بزرگترین حوضة دریاچهاى شرق ایران است که از سه حوضچه اصلى یوزک، صابرى و هیرمند تشکیل شده که در فصول کم باران و در زمان بادهاى 120 روزه از هم جدا و در زمانهاى پرباران، دریاچه واحدى را تشکیل میدهند. هیرمند در ایران، و بخشى از صابرى در افغانستان است. رودها و آبراهههاى زیادى به این دریاچه و باتلاقهاى اطراف آن تخلیه میشود که از میان آنها، رود هیرمند بیشترین آبدهى را دارد. از نگاه ریختشناسى، دریاچهها از سه بخش تشکیل شدهاند:
دریاچههاى دائمى، که بیشترین سطح را با ژرفاى بیشینه حدود 11 متر دارد.
دریاچههاى فصلى، که بصورت نوار به نسبت باریکى پیرامون دریاچههاى دائمى قرار دارند.
کفههاى گلى و باتلاقها، که بیشتر در حاشیه خاورى و جنوب خاورى دریاچهها توسعه دارند.
از دیدگاه زمینشناسى، دریاچه یا مجموعه دریاهاى هامون بخشى از بلوک ساختارى هیلمند (هلمند) افغانستان دانسته شده که در شرق گسل شمالى – جنوبى هریرود قرار دارد. اما دادههاى منطقهاى نشان میدهد که دشت زابل بخشى از فرونشست داریرود افغانستان است که نقاط پست آن مانند دریاچههاى هامون، پایانه و محل انباشت بخشى از روانآبهاى هندوکُش و آبراهههاى سرچشمه گرفته از خاک ایران است.
تالاب هامون یا دریاچه هامون، یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری زابل و جاهای دیدنی زابل در استان سیستان و بلوچستان است که به عنوان بزرگ ترین دریاچه ی آب شیرین ایران نیز شناخته می شود. این دریاچه ی زیبا در ادبیات ایران و کتاب های شاعران بزرگ این سرزمین مانند شاهنامه فردوسی، جایگاه ویژه ای داشته و به نوعی حیات سیستان به آن وابسته بوده است. اما اکنون این دریاچه ی زیبا و حیاتی رو به خشکی است و در معرض تخریب قرار دارد.
تالاب زیبای هامون
در گذشته های دور و قبل از تقسیم شدن ایران، تالاب هامون دریاچه ای بزرگ و پرآب در زابل بوده است. اما امروزه با تغییر مرزهای ایران این دریاچه ی بزرگ به چهار قسمت تقسیم شده که بخشی از آن در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. این چهار قسمت عبارتند از: دریاچه هامون صابری یا سیستان، دریاچه هامون پوزک ایران، دریاچه هامون هیرمند و دریاچه هامون پوزک افغانستان. 3820 کیلومتر مربع از دریاچه ی هامون در ایران قرار گرفته است. اصلی ترین رودی که به دریاچه هامون می ریزد، رود هیرمند است. از این رو به دلیل نوساناتی که این رودخانه دارد، مشکلاتی برای کل اکوسیستم تالاب هامون در زابل ایجاد شده است. البته با تمامی این مسائل، هامون یکی از جاذبه های گردشگری زابل و جاهای دیدنی زابل است
دسترسی به تالاب هامون
هامون در شهر زابل استان سیستان و بلوچستان و مرز بین ایران و افغانستان قرار گرفته است. برای دسترسی به این دریاچه اگر از جاده زابل به سمت نهبندان می روید، در سه راهی میل نادر، پاسگاه نیروی انتظامی زابل را مشاهده خواهید کرد. از این جا مسیرتان را به سمت چاه خرما تغییر دهید. با توجه به این که در کدام فصل سال از این دریاچه دیدن می کنید و بسته به وضعیت آب هامون، مقدار راهی که باید طی کنید تا به آن برسید متفاوت است. وسعت این دریاچه در فصل های پرآب سال 5660 کیلومتر می باشد.
هامون در تاریخ
دریاچهی هامون، همراه با رود هیرمند / هلمند، دارای جایگاهی پراهمیت در ادبیات و اساطیر ایران باستان، به ویژه در فرجامشناسی زرتشتی است. از هامون بارها در اوستا یاد گردیده و در آن با نام کانسئویه (Kansaoiia) نموده شده است. در یشت 19/69-66 از فر کیانی با اشاره به «کانسئویهی هلمندی»، که نُه رود با هم بدان فرومیریزند، و همراه با کوه اوشی.ذام، که احتمالاً مطابق است با کوه خواجه، که حدود 150 متر بالاتر از حوضهی هامون سربرکشیده، یاد شده است. در یشت 19/92 و ویدیوداد 19/5 اشاراتی به زایش سئوشیَنت – استوتارته از آبهای این دریاچه وجود دارد، که در آن، بنا به روایات، نطفهی زرتشت برای آبستنسازی سه دوشیزهی یاد شده در یشت 13/142، یعنی مادران سه سئوشیَنت، نگاه داشته میشود.
در متون پهلوی دریاچهی هامون «کیانسه» خوانده میشود (بندهش 13/16)، که تداعی کنندهی نام دودمان کیانی است. این متون یادمانهایی از سنتهای اوستایی مربوط به هامون را، هم دربارهی پیوند آن با زایش سئوشینت (پهلوی: سوشیانس) از تخمهی زرتشت و هم دربارهی نه رودی که به آن فرو میریزند، حفظ کردهاند؛ این آثار جزییات افزودهای را نیز دربارهی این که همگرایی آبها در آن نقطه کار فراسیاو (فارسی نو: افراسیاب) بود، به دست میدهند. در این پیوند باید به یاد داشت که جریان آزاد آبهای سیستان جزو کارهای سودمندانهی منوچهر به شمار آمده است (مینوی خرد 27/44-41) و نیز یکی از نشانههای رستاخیز.
در رسالهی پهلوی «شگفتی و ارزشمندی سیستان» (بند 2) از کیانسه به عنوان یکی از عجایب سیستان یاد شده است. خصلت مقدس دریاچهی هامون به یقین بسیار کهن است و همین ویژگی پس از ورود اسلام نیز به موجودیت خویش ادامه داد. (دانشنامهی ایرانیکا، ج 11/6)