علم و تفکر

تیمور گورکان

تیمور گورکان (۷۷۱–۸۰۷ ه‍.ق / ۱۳۳۶–۱۴۰۵ م. / ۷۴۸–۷۸۳ه‍. خ)، معروف به تیمور لنگ، نخستین پادشاه گورکانی(تیموری) و پایه‌گذار این دودمان شاهی است که از ۷۷۱ تا ۸۰۷ ه‍.ق (۷۴۸–۷۸۳ه‍. خ) در بیشتر سرزمین‌های آسیای مرکزی و غربی حکمرانی کرد. تیمور در زبان جغتایی به معنای آهن است و از او با القاب «امیر تیمور»، «تیمور لنگ»، «تیمور گورکان» و «صاحبقران» یاد شده‌است.

تیمور پسر تراغای، از ملاکین شهر کَش ترکستان بود. وی در ۲۵ شعبان ۷۳۶ ه‍.ق (۷۱۴ ه‍. خ) در شهر کش به دنیا آمد. طایفه‌اش از شاخه برلاس ترکستان بود، تیمور ادعا می‌کرد که نسبش به چنگیز خان می‌رسد.

به گفته ابن عربشاه تاریخ‌نگار آن زمان، تیمور در زمان جنگ زخم برداشت و لنگ شد. بنابر روایات دیگر وی در سال ۷۶۴ ه‍.ق (۷۴۱ه‍. خ) بنا به استمداد «امیر سیستان» به کمک او شتافت و در جنگ با مخالفانش زخمی شد، ولی پایش بعد از بهبود زخم هم همیشه می‌لنگید

شهرت تیمور از فتح خوارزم در سال ۷۸۱ ه‍.ق (۷۵۸ ه‍. خ) آغاز شد. تیمور در سال ۷۸۱ ه‍.ق خراسان را تسخیر کرد و در سال ۷۸۴ ه‍.ق (۷۶۱ه‍. خ) گرگان، مازندران، سیستان و هرات را گشود و آل کرت را به تصرف درآورد.

در سال ۸۰۰ تیمور سرزمین فارس، بخشی از عراق، لرستان و آذربایجان را گرفت و سلسله جلایریان را نیز منقرض کرد. آن گاه رو به خزر نهاد و اهالی برخی از شهرهای آن را به قتل رساند. در سال ۷۹۵ ه‍.ق بعد از انقراض مظفریان متوجه آسیای کوچک شد. در سال ۸۰۰ (۷۷۶ ه‍. خ)هند را فتح کرد و دهلی را به تصرف درآورد. با عثمانیان نیز جنگ‌ها کرد و در سال ۸۰۴ (۷۸۰ ه‍. خ)بایزید عثمانی را به اسارت بگرفت. تیمور در سال ۸۰۷ (۷۸۳ ه‍. خ) به سمرقند پایتخت خویش برگشت، عزم تسخیر چین را نمود ولی اجل مهلتش نداد و در سال ۸۰۷ (۷۸۳ ه‍. خ) در ۶۹ سالگی در قزاقستان. درگذشت.

تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقه خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.

تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس در فرارود(ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - (ازتوابع سمرقند در ترکستان آسیای مرکزی وازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود.در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهرلشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین – نواده قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.

تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانواده امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعه هندوان نزدیک بلخ، به محاصره سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.

تیمور در جنگ با والی لرستان (اتابک لر) نیز چند زخم برداشت، دو انگشت دست راستش قطع شد و پای راستش چنان صدمه دید که تا پایان عمر می‌لنگید؛ ولی با دست راست به خوبی شمشیر می‌زد و به این دلیل به «تیمور لنگ» شهرت یافت

پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.

 

لشگر کشی های تیمور
تیمور که در عین سلحشوری و بی باکی, فردی هوشیار و فرصت طلب بود, توانست به زودی با شکست امیر حسین از نوادگان قزغن در کابل که مدعی منصب اجدادی خود بود، بلخ را تسخیر به این ترتیب و حکومت مستقلی را تشکیل دهد «رمضان 771 ق/ آوریل 1370 م» او سپس خود را صاحبقران خواند. پس از آن تیمور طی پنج سال از 772 تا 777 ق/ 1370 تا 1375 م, سه بار به خوارزم و پنج بار به قلمرو خانان جَثَه در آن سوی سیحون لشکر کشید. با این وجود فتح خوارزم ده سال پس از آغاز سلطنتش ممکن شد و عاقبت آنجا را ویران کرد . 

تیمور دشت قفچاق و مغولستان را فتح نمود و در سال 783 هجری فرزند ده ساله خود، میرانشاه، را با سپاهی، مامور تسخیر خراسان کرد و خود نیز به آنها پیوست. تیمور نیشابور و هرات را تصرف کرد و در هرات از سرهای مردم مناره ها ساخت. سپس مازندران را که تا سال 750 هجری در تصرف ملوک باوند بود، تسخیر کرد. 


حمله سه ساله : 
در یورشی سه ساله که از 788 تا 790 طول کشید آذربایجان، لرستان، ارمنستان، گرجستان و شروان را نیز تصرف کرد و در سال 793 مردم خوارزم را قتل عام کرد. 

حمله پنج ساله : 
حمله‌ی پنج ساله وی بین سال‌های 794 تا 798 صورت گرفت و پس از آن حکومت هر شهر را به یکی از فرزندان یا خویشاوندان خود سپرد. سپس مسکو را فتح کرد و عازم هندوستان شد. در سال 801 آنجا را تصرف کرد و صد هزار نفر را به قتل رساند. پس از تقسیم شهرها و نواحی تصرف شده، به سمرقند بازگشت. 

حمله هفت ساله : 
لشگرکشی وی به ایروان از سال 802 تا 807 هجری طول کشید که آن را یورش هفت ساله می‌نامند. در سال 803 با عثمانیان جنگید و چندین شهر را گرفت. در همین هنگام سفیرهایی به مصر فرستاد، ولی چون نتیجه نگرفت، مصمم شد به مصر حمله کند، و در طول این لشکرکشی، حلب، دمشق و بغداد را نیز تصرف نمود. 
در سال 804 با یزید سلطان عثمانی را مغلوب و اسیر کرد. بعد از آن قصد فتح چین کرد و عازم آنجا شد. او با سپاهیانش تا کنار رود سیحون نیز رفت ولی در اترا بیمار شد و در رمضان سال 807 / فوریه 1405 میلادی ، در 71 سالگی درگذشت. 

تیمور از 778 ق / 1377م تا هنگام مرگش در 807 ق / 1405 م، به مدت 29 سال، جهانى را با تهاجمات و یورشهاى مکرر خود و با خشونتى وصف ناپذیر، در هم کوبید و بنیان امپراتورى را گذاشت که بالافاصله پس از مرگش، انحطاط و زوال و تجزیه آن آغاز شد. بدین ترتیب فتوحات تیمور که به قیمت خونریزیهاى دهشتبار و ویرانیهاى بسیار به دست آمد، دیرى نپایید. قلمرو تیمور با ظهور دو طایفه ترکمان - قرا قویونلو و آق قویونلو - تجزیه و بعدها توسط دولت صفوى یکپارچه و متمرکز شد. 

دانش و هنر در زمان تیمور

تیمور با این که بسیار خونریز بود، ولی به دانش و هنر کشش نشان می داد؛ از این رو هنرمندان و صنعتگران را از کشتارهایش در امان می ماندند. مسجد گوهر شاد که به وسیله معماران شیرازی ساخته شده بود به دستور تیمور زیر نظر قوام الدین معمار شیرازی بوده است. آنچه بر شکوه این مسجد می افزاید گنبد پیازی شکل و سبز رنگ آن است که با نقوشی زرد رنگ مزین گردیده است.

مسجد کبود تبریز از آثار دوره تیموری است که این مسجد در زمان جهانشاه قره قوینلو ساخته شده است. هنرشناسان این مسجد را نمونه کامل هنر و صنعت دوره تیموری معرفی کرده اند.

تجمع ثروتی که تیمور فراهم آورده بود و میزان بالایی از هنرمندان که در مناطقی نظیر سمرقند گرد آمده بودند سبب شده بود تا آثار درخشانی از هنر و معماری و نقاشی و خطاطی پدید آمده باشد. از پدری تا آن درجه خونخوار و زورگو، فرزندانی هنر پرور و فرهنگ دوست بوجود آمده بود. تیمور چهار پسر به نام های "غیاث الدین جهانگیر"، "معزالدین عمر شیخ"، "جلال الدین میرانشاه" و "معین الدین شاهرخ" داشت که حمایت شاهرخ و همسرش گوهرشاد آثار درخشانی از هنر و معماری و نقاشی و خطاطی پدید آمد.

همچنین مسجد بی بی خانم سمبل قدرت تیمور لنگ است که به افتخار یکی ز همسرانش به نام بی بی خانم آن را ساخته و نامش را روی آن گذاشته است. احتمالا بی بی خانم بزرگترین مسجد کل آسیای مرکزی است. خیلی سریع ساخته شد. دروازه های این مسجد 35 متر ارتفاع دارد و این بنا امروزه یکی از بزرگترین بناهای سمرقند محسوب می شود.

نگاهی دیگر به تیمور : 
یکی از شگفت انگیز ترین ویژگی های تیمور ، فتوحات او در سنین بالای اوست . تیمور از ابتدای جوانی ، هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقه خودش ندارد . گویی تنها نظاره گر حوادث است و منتظر . بسیاری رخدادها در منطقه او بوجود آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد . خصوصا شواهد بسیار فراوانی وجود دارد که به دقت به تحولات داخلی ایران می نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود . او منتظر فرصت مناسب بود و به دقت برنامه هایش را تنظیم نموده بود . 
تنها در سنین حدود پنجاه سالگی است که ناگاه این چشمه خروشان به جوشش در می آید و بخش بزرگی از دنیای آن زمان را فتح می کند و به خاک و خون می کشد . 

تیمور جهان گیر است و نه جهان دار ! 
تیمور فاتح خیلی خوبی است . یعنی تقریبا هیچ گاه در دوره فتوحاتش شکست نمی خورد . همه جهان پیرامونش را فتح می کند . چنانچه شهر مسکو ، با وجود فاصله بسیار طولانی ای که با منطقه ایران و ماوراء النهر دارد ، بازهم از هجوم به آنجا باز نمی ماند . 
هند و بخش هایی از سوریه و مناطق شرقی ترکیه فعلی ، فاصله هایی بسیار طولانی هستند .و همه می دانیم که تدارکات برای یک لشگر کشی اهمیتی بسیار زیاد دارد و حتی چنانچه بدرستی برنامه ریزی نشود ، بعد از هجوم اولیه ، در اثر محاصره شدن ، لشگر حمله کننده نابود خواهد شد . اما هیچ یک از این موارد از حمله ها و تصرفات تیمور گزارش نشده است و این قدرت برنامه ریزی نظامی بسیار زیاد و درخشانی را می طلبد . 

اما تقریبا هیچ یک از مناطق فتح شده ، در اختیار و تصرف جانشینانش باقی نمی ماند . امپراطوری او ، به سرعت و پس از مرگ او فرو می پاشد و تنها به منطقه خراسان محدود می گردد . البته خراسان بزرگ یعنی تمامی ماوراء النهر و حتی بخش بزرگی از افغانستان فعلی و تمامی خراسان امروزی و بخشی از سیستان . 

این جهان گیری و نه جهان داری ، بسیار ما را به تأمل فرا می خواند که چه عواملی سبب می شود تا یک سلسله براستی شکل بگیرد و باقی بماند و کدامین عوامل در عملکر تیمور نبوده است و چنین شده است .توانایی بسیار در فتح کردن و عدم توانایی بازماندگان در ادامه آن ، به همین شکل در نادرشاه نیز مشاهده می شود و جای بررسی بیشتر و کاملتر دارد .

 

مرگ تیمور

 

تیمور در روز چهارشنبه 17 شعبان سال 807 ه. قم در اترار واقع در 76 فرسخی شهر سمرقند درگذشت. "این شهر که 2700 ساله می باشد در بخش اعظم تاریخ و در زمره سرزمین های امپراتوری ایران بوده از سال 2001 میلادی در فهرست میراث جهانی و یونسکو ثبت گردیده است. از آنجا که مردی ناآرام بود و تازه از سفر جنگی یا یورش هفت ساله خود به ایران و عراق و سوریه و آسیای صغیر بازگشته بود باز دست به سفر جنگی مهمتری در مشرق زد. در این زمان بود که تیمور به چین لشکر کشی کرد. در آن سال زمستان بسیار سخت شد و گذرهای جیحون و سیحون هم یخ بستند. ارتفاع برف در گردنه ها چنان شد که عبور سپاه ممکن نگردید.

به ناچار تیمور در اترار رحل اقامت کرد و از شدت سرما به شراب و عرق پناه برد، ولی آن قدر افراط کرد که مرضی مهلک دچار شد و درگذشت. تیمور در مقبره ای دفن شد که خودش دستور ساخت آن را داده بود. ساختمان مجلل با گنبد لاجوردی اش اکنون در سمرقند است.

این مرد با بازوی راست فلج و پای لنگان خود فاتح عجیبی بود. نکات عجیبی در مورد تیمور ذکر شده است.

*بهترین تفریح و سرگرمی تیمور دیدن فواره خون بعد از بریدن سر انسانها به دست جلادان بود
* تیمور می توانست با دو دست خود هم زمان شمشیر بزند و به این توان خود افتخار می کرد
*به شاهنامه فردوسی علاقه بسیاری داشت چون فکر می کرد فردوسی شاهنامه را برای مردان جنگی سروده است
* تیمور از نیش مار کبری، طاعون و با جراحت جنگی جان سالم به در برد
*تیمور لنگ درباره خودش اینگونه می گوید: هیچ منظره ای همچون فوران خون از رگ های گردن کسی که سرش به دست من بریده شود به من لذت نمی دهد.